از آن هنگام که در نظام کهنه ارزشها و سنتها شکافی ایجاد شد و امکان ارائه آرمانهای مترقی و جدید پدید آمد، جامعه نیز از زن، اندیشه و قلم را طلب کرد. بنابراین ضرورت جامعه تحول یافته به رغم مخالفخوانیها، زن را در جریان شناخت هویت خویش قرار داد و ن که به علل مختلف با جریان زنده ی ـ اجتماعی ـ ادبی آشنا نبودند، تلاش کردند تا فاصلهها را به سرعت طی کنند و همگام با ادبیات نو، در جریان شعر زمانه قرار گیرند. اما این هدف به آسانی امکانپذیر نبود.
ن که در طول تاریخ ادبی ایران جز عشق و عرفان و کلیگوییهای تقلیدی نسروده بودند میبایست به ناگاه دیده بر حقایق تاریخی و اجتماعی باز کنند و برای نخستین بار از مضمونهای جدیدی چون وطن، آزادی و عدالت و جنسیت خویش مفاهیمی شاعرانه بسازند و با آن بتوانند هویت جدیدی از زن و زن شاعر را نشان دهند.
ن که به سبب فرهنگ و سنت ایرانی به اجبار در خلوت و نهانخانه به سر برده بودند و از محدوده اعتقادات و باورهای تحمیلی فارغ نبودند با دگرگونی اوضاع ی در دوران مشروطه،گویی از رؤیای بیخبری برخاستند و به واقعیتهای پیرامون خویش نظر کردند و در تلاش تجربه تازگیهایی بودند که مشروطه با خود به همراه آورده بود.
به استناد تذکرههای موجود، در دوره قاجاریه چهل و هشت زن شاعر، شعر سرودند و به سبب وابستگی اکثر آنها به دربار و طبقه اشراف و خواص ،با دیدگاهی انفعالی اشعاری تقلیدی و تفننی سرودند و از محدوده موضوعی عشق، منقبت و مرثیه فراتر نرفتند، گوهر قاجار، عفت قاجار، شاه بیگم (ضیاءالسلطنه)، جهان قاجار، والیه و بسیاری دیگر در صنعت شعر، مضامین پیشینیان را تکرار کردند و نگرشی فراتر از حصارهای اندرونی» نداشتند، اما در تمام طول سلطنت قاجار بر ایران، اشعارِ رشحه اصفهانی و مستوره کردستانی از نظر زبان ادبی، قالب و معنی در مقایسه با دیگر ن شاعر از تشخیصی خاص برخوردار بود و خصلت ادبی ممتاز و دید و نگرش متفاوت، آنها را صدرنشین شاعران زن این دوره در تاریخ ادبی ایران کرده است.
*برگرفته از: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
*گردآوری: سوسن بیانی
داستان فردوسی پور و کسانی که شیرینی لحظات هر چند کوتاه را هم از مردم دریغ کردند.
زن ,ن ,ادبی ,جدیدی ,خویش ,هویت ,ن که ,زن و ,در جریان ,که در ,را نشان
درباره این سایت